بیش از دو هزار سال است که از زالو به شکل ابزار سوزن مانند - ابزاری که به بدن می چسبد و خون را میمکد - در درمان بسیاری از بیماری ها استفاده می شود. زالوها کرم های آبزی و یا گاهی خاکزی دارای عادات شکاری یا انگلی هستند و در آنها بادکش های بزرگ انتهایی به منظور حرکت و چسبیدن وجود دارد. بدن زالو در حال بی حرکت، دراز یا تخم مرغی شکل است و از تعدادی حلقه که بوسیله گرههای عصبی مشخص است، تشکیل میشود. دستگاه عضلانی زالو کامل، پرکار و قوی است. زالوها جانوران لاشهخوار، شکاری یا انگلی بوده و گروهی از آن ها دارای عادت خونخواری هستند. زالوهای خونخوار توسط بادکش به میزبان چسبیده، پوست آن را سوراخ می کنند. سپس یک آنزیم ضد انعقاد به نام هیدرودین آزاد کرده و از خون میزبان تغذیه میکنند. در یک وهله غذایی، زالو میتواند چندین برابر وزن خود خون بخورد. قسمت بیشتر آب خون دفع میشود ولی قسمت غلیظ و متراکم این غذای کامل، به صورت مایع غلیظی باقی میماند و به آهستگی ظرف چندین ماه هضم می شود.
زالو از ۲۵۰۰ سال قبل در هند، یونان، روم، ایران و سپس در اروپا مورد استفاده پزشکی بوده است. در قرن نوزدهم از این جانور کوچک برای درمان هر دردی از جمله سردرد، تب، زخمهای عفونی شده، دمل و آبسه، ورمها، هموروئید و غیره استفاده میشده است. در طب افواهی (عامیانه) مردم ایران نیز زالو درمانی همانند حجامت و فصد به عنوان یک روش درمان و پیشگیری پذیرفته شده و شناخته شده حضور داشته است و مردم شهری و روستایی ایران میدانستند که علاج بسیاری از عفونت ها، زخمها و کسالتهای بدن با زالو اندازی ممکن است.
شیخالرئیس ابنسینا باب مبسوطی پیرامون زالو دارد و چنین میگوید: "از زالوهایی که کرکریز و نرم دارند یا لاجوردی رنگ هستند پرهیز کنید زیرا دچار غشی، خونریزی، تب، سستی و قرحههای بدخیم خواهید شد. از زالویی استفاده شود که در آبهای خزهدار که محل زیست قورباغههاست نمو کرده و نه زالویی که در آبهای گلآلود سیاه بوده است. زالو بهتر از «حجامت»، خون تباه را از عمق بدن بیرون میکشد. زالو را ابتدا سرازیر نگهدارید تا استفراغ کند و محتویات شکمش بیرون آید. سپس اندکی خون بره به او بدهید. سپس مواد چسبنده و کثیف بدن او را با بوراکس پاک کنید (استفاده از مواد صابونی عطردار مضر است) و جایی را که میخواهید زالو بگذارید با دست مالش دهید تا سرخ شود. اگر جای زالو انداختن را با گل سرشور یا خون اندود کنند، زالو بهتر میچسبد. بهتر آن است که پس از جدا شدن زالو، محل گزش او را حجامت برنهید تا احیاناً اگر آزاری و عفونتی براثر نیش زالو عارض شده، از بین برود اگر پس از زالو اندازی خون بند نمیآید مازوج سوخته، نوره، خاکستر یا سوده نرم (یا پودر باقلا و زردچوبه) استعمال شود. زالو اندازی برای بیماریهای پوست از قبیل جوشها، دملها، لکههای سیاه و نقطههای سیاه و سپید و... مفید است."
زالوی طبی در گذشته زالو در کوچه و بازار برای استفاده طبی به فروش میرسیده و تا حدود سیسال قبل، همه میدانستند که برای علاج زخم چرکین و دمل ، بهترین درمان زالو اندازی است یا برای پیشگیری از فساد دهان و لثه و داشتن دندانهای محکم باید بناگوش را زالو گذاشت. مخبرالسلطنه در کتاب خاطرات و خطرات، حکایتی جالب نقل میکند: «جهانگیرخان وزیر صنایع دچار قانقریا شد و دکتر تولوزان فرانسوی (پزشک مخصوص دربار) دستور به قطع پای ایشان داد. آشنایان جهانگیرخان با قطع پا مخالفت ورزیده و میرزاحسنخان جراحباشی محله را به عیادت جهانگیرخان آوردند. او پس از معاینه گفت به من یازده روز فرصت دهید تا این پا را معالجه کنم. میرزاحسن در سه نوبت زالوی زیادی به پای بیمار انداخت و پس از یازده روز از تولوزان فرانسوی دعوت کردند که پا را ملاحظه کند. تولوزان وقتی پا را دید، بهبود آن را تأیید کرد و از اینکه قبلاً به میرزاحسن ناسزا گفته بود معذرت خواهی کرد و دویست تومان به میرزاحسن داد». زالو اندازی جزو سنتهای درمانی پذیرفته شده بوده و به همان معروفیت و مقبولیت حجامت و فصد (رگزنی) بین تودههای مردم رواج داشته است. این حیوان کوچک و به ظاهر مشمئز کننده، طی سالیان دراز بیماریهای صعبالعلاجی را به راحتی درمان میکرد و بیماران را از صرف هزینههای گزاف، بریده شدن از اندامها، بد شکل شدن پوست، فلج شدن ناشی از سکته مغزی و غیره نجات میداد. تأیید این نظر را با پرسش از افراد ۴۰ سال به بالا میتوان درخواست کرد.